5 سیاست تضمینی برای افزایش صادرات نفت ایران در تحریم
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۰۴۲۲۳
برجام به عنوان یک توافق ذاتا ناپایدار نمیتواند نسخه اصیلی در مواجهه با تحریم نفتی باشد، به خصوص اینکه در دوره اجرای برجام، لو رفتن شبکه فروش نفت ایران در شرایط تحریم منجر به افت غیرمتعارف رقم صادرات بعد از خروج آمریکا شد.
سید احسان حسینی- به گزارش ایران اکونومیست، ایران به عنوان یک کشور نفتی که اقتصاد آن وابستگی زیادی به درآمدهای صادرات نفت و محصولات نفتی و توسعه صنعت نفت به عنوان لکوموتیو اقتصادی کشور دارد، از سال 90 با تحریمهای نفتی آمریکا و اتحادیه اروپا مواجه شده است و سالانه از مسیر توسعه فاصله میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینکه آیا ایران میتواند با مدل توسعه قطری و عربستانی به معنای خامفروشی محصولات هیدروکربوری و سرمایهگذاری درآمد حاصله در بخشهای مختلف به توسعه دست یابد، موضوع مجزایی است اما آنچه مبرهن بوده، این است که تداوم جریان صادرات نفت و درآمدهای نفتی حداقل برای اداره کشور و تامین بودجه دولت ایران لازم و ضروری است.
*افزایش «ناپایدار» صادرات نفت با اجرای برجام
راهکار اصیل مواجهه با تحریم نفتی چیست؟ شاید در ابتدای کار این پاسخ به ذهن متبادر شود که مذاکره با آمریکا و رفع تحریمها راهکار صحیح برای افزایش صادرات نفت و درآمد نفتی ایران است. کما اینکه تجربه 2 الی 3 ساله اجرای برجام نیز نشان داد که رقم فروش نفت ایران به حدود 2 میلیون بشکه در روز رسید.
تصویر 1 صادرات نفت ایران طبق آمار اوپک را نشان میدهد که با اجرای برجام افزایش یافت. در تصویر 2 نیز رقم صادرات نفت ایران طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا آورده شده است.
تصویر 1
تصویر 2
همانطور که مشاهده میشود هر چند توافق با آمریکا در قالب برجام توانست برای مدتی صادرات نفت ایران را به حالت ایدهآل بازگرداند، اما با خروج آمریکا از برجام مجددا رقم فروش نفت ایران افت چشمگیری کرد و حتی به رقم یک میلیون بشکه قبل از اجرای برجام نیز نرسید و به کمتر از 400 هزار بشکه و حتی ارقامی نزدیک به 100 هزار بشکه در روز کاهش یافت.
در نتیجه برجام به عنوان یک توافق ذاتا ناپایدار نمیتواند نسخه اصیلی در مواجهه با تحریم نفتی باشد، به خصوص اینکه در دوره اجرای برجام با لو رفتن زیرساخت دور زدن تحریمها عملا شبکه فروش نفت ایران در شرایط تحریم از بین رفته و منجر به افت غیرمتعارف رقم صادرات نفت ایران بعد از خروج آمریکا شد.
*راهکار مقابله با تهدیدهای خارجی در بازار نفت
به این موضوع باید توجه داشت که «تحریم» تنها تکانه خارجی بر جریان صادرات نفت یک کشور نیست و در بازار نفت اتفاقات متعددی منجر به افت صادرات نفت کشورها میشود. از جمله این اتفاقات میتوان به جنگ روسیه و اوکراین و حضور تهاجمی نفت روسیه به بازار هند و چین اشاره کرد که سهم سایر کشورها از بازار نفت این دو کشور را تهدید کرد.
یا از دیگر تکانههای خارجی میتوان به شیوه کرونا و تهدید بازار نفت همه کشورها اشاره کرد. البته باید توجه داشت که طبق آمار ورتکسا و کپلر افت شدید صادرات نفت ایران در دوره بعد از خروج آمریکا قبل از شیوع همهگیری کرونا رخ داده است (تصویر 3).
تصویر 3
در نتیجه اگر «تحریم» را به عنوان یک تهدید و تکانه خارجی بر جریان صادرات نفت ایران ببینیم، بدین ترتیب این سوال پیش میآید که کشورهای دیگر صادرکننده نفت چگونه جریان فروش نفت خود را در برابر تکانههای خارجی همچون «تحریم»، «جنگ روسیه و اوکراین»، «کرونا» و سایر عوامل ایمنسازی میکنند؟
با مطالعه و الگوبرداری از سیاست سایر صادرکنندگان میتوان مدلی برای مواجهه با تحریم نفتی علیه ایران تعریف کرد و اینجاست که ادبیات بازارسازی نفت به عنوان راهکاری اصیل برای ایمنسازی جریان صادرات نفت مطرح میشود.
البته هدف از این نوشته نقد و بررسی برجام نیست، بلکه نکته این است که اگر در فضای برجامی نیز تمرکز ایران بر بازارسازی نفت شکل میگرفت، روند افزایشی فروش نفت ایران به صورت پایدار و نه ناپایدار رخ میداد و تحریم ترامپ به عنوان یک تکانه خارجی اثر مخرب کمتری بر فروش نفت ایران میگذاشت.
*بازارسازی نفت چیست؟
بازارسازی نفت مجموعهای از سیاستهاست که جریان صادرات نفت یک کشور را در مقابل تکانههای خارجی تاثیرگذار بر بازار نفت ایمنسازی میکند. در واقع با اجرای این سیاستها دیگر حفظ جریان صادرات نفت، فقط دغدغه کشور صادرکننده نفت نیست بلکه کشور واردکننده نفت نیز به دنبال حفظ این جریان و جلوگیری از آسیبرسانی به آن در برابر تکانههای خارجی است.
بدین ترتیب وقتی سیاستهای بازارسازی نفت توسط ایران اجرایی شود، دیگر فروش نفت دغدغه صرف ایران نیست بلکه خریدار نفت نیز به دنبال دور زدن تحریم، بیاثرسازی آن و یا اخذ معافیت از آمریکاست. این موضوع سبب میشود که آسیبپذیری جریان صادرات نفت در برابر تحریم کمتر شود.
طبیعی است که هر چه مولفههای قدرت یک کشور بیشتر باشد، امکان اجرای سیاستهای بازارسازی نفت و انعطافپذیری آن در برابر تحریم بیشتر است. به عنوان مثال کشور روسیه نسبت به ایران و کشور ایران نسبت به ونزوئلا میتوانند بازارسازی نفت را به صورت موثرتری اجرایی کنند. همچنین زمان واکنش به تحریم نیز بر اثرگذاری بازارسازی نفت موثر است و این واکنش هر چه سریعتر و یا پیشگیرانهتر باشد، موثرتر خواهد بود.
*سیاستهای بازارسازی نفت چیست؟
سیاستهای متعددی ذیل بازارسازی نفت تعریف میشوند که در موارد بسیاری به صورت ترکیبی مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه تعدادی از این سیاستها توضیح داده میشود:
شراکت استراتژیک strategic partnership : در این سیاست تعاملات نفتی دو کشور ذیل یک سند راهبردی بلندمدت شکل میگیرد که از جمله محورهای آن موضوع فروش نفت است. با اجرای این راهکار، کشور صادرکننده نفت با تعریف خود به عنوان بخشی از پازل توسعه قدرتهای بزرگ، جریان صادرات نفت خود را به آن کشور تضمین میکند.
نمونهای از این مدل را میتوان در سند همکاری 25 ساله ایران و چین تعریف کرد که هر چند تاکنون به دلایل سردرگمی طرف ایرانی به خوبی اجرایی نشده اما آثار آن بر جریان صادرات نفت ایران کاملا مشهود است. تصویر 4 میزان صادرات ماهانه و سالانه نفت ایران به چین را طبق آمار موسسه کپلر نشان میدهد.
تصویر 4
طبق آمار کپلر با امضای سند همکاری 25 ساله، صادرات نفت ایران به چین از سال 2021 افزایشی شد و از رقم 324 هزار بشکه در سال 2020 به ارقام 585، 766 و 991 هزار بشکه به ترتیب در سالهای 2021، 2021 و 2023 رسید.
خرید تقاضا Buy demand: در این روش، کشورهای صادرکننده نفت با سهامداری در پالایشگاههای فراسرزمینی، جریان صادرات نفت خود به آن پالایشگاه را در برابر تکانههای خارجی ایمن میکنند. به عنوان مثال کشور روسیه با سهامداری در پالایشگاه وادینار هند توانست بعد از اعمال تحریمهای غرب، هند را به یکی از مقاصد اصلی نفت خود تبدیل کند.
باید توجه داشت که در این مدل، سهامداری در پالایشگاه فراسرزمینی باید در کشورهایی صورت بگیرد که همسو با سیاستهای تحریمکنندگان نیستند و تبعیت کمتری دارند. به عنوان مثال هر چند هند همسو با سیاست تحریمی غرب علیه روسیه نیست اما از تحریمهای آمریکا علیه ایران پیروی میکند، در نتیجه هند گزینه مطلوبی برای ایران جهت سهامداری و حضور در پالایشگاههای این کشور نیست.
اما هماکنون ایران برای سهامداری در 12 پالایشگاه فراسرزمینی اقدام کرده است که فعلا در یک مورد آن، یعنی حضور در پالایشگاه الپالیتو ونزوئلا و صادرات نفت و میعانات گازی به آن موفق بوده است. در تصویر 5 و 6 اسامی پالایشگاههای فراسرزمینی که ایران برای آنها اقدام کرده، آورده شده است.
تصویر 5- پالایشگاههای فراسرزمینی غیر از آفریقای جنوبی
تصویر 6- پالایشگاههای فراسرزمینی در آفریقای جنوبی http://fna.ir/3eo5ws
موفقیت در نوسازی پالایشگاه الپالیتو ونزوئلا منجر به صادرات روزانه 100 هزار بشکه نفت خام ایران و صادرات ماهانه 2 میلیون بشکه میعانات گازی ایران به ونزوئلا شده است و درآمدزایی حدود 4.5 میلیارد دلار در سال در پی داشته است.
تجارت سربهسر Total trade: در این روش دو کشور صادرکننده و واردکننده نفت به تراز تجاری سربهسر میرسند. یعنی کشور صادرکننده نفت همانقدری که به کشور واردکننده صادرات دارد، از آن کشور واردات محصولات موردنیاز نیز انجام میدهد. به طور کلی در حالت تراز تجاری صفر، تعاملات اقتصادی دو کشور اعم از نفتی و غیرنفتی در حالت پایدارتری نسبت به نوسانات بازار نفت و تکانههای خارجی قرار میگیرد.
محمدامین راد کارشناس انرژی در گفتوگو با ایران اکونومیست با اشاره به چگونگی اثرگذاری سیاست تجارت سربهسر بر تضمین جریان صادرات نفت عنوان کرد: با اعمال تحریم نفتی علیه کشور صادرکننده نفت و کاهش صادرات نفت آن کشور، امکان تسویه با کشور واردکننده در سازوکار تراز تجاری از بین میرود. در نتیجه با این اتفاق صادرات کشور واردکننده نفت نیز تحتالشعاع قرار میگیرد و این انگیزه ایجاد میشود که یا کشور واردکننده در دور زدن تحریم با کشور تحریمشده همراهی کند و یا معافیت آمریکا را اخذ کند.
وی افزود: به عنوان مثال اگر ایران مابهازای صادرات نفت به هند، کالاهای کشاورزی وارد میکرد، قطع جریان صادرات نفت ایران به هند به معنای قطع جریان صادرات کالای کشاورزی هند به ایران بود که این موضوع منافع کشاورزان هندی را تخریب کرده و آنها را به ذینفعان عدم همراهی هند با تحریم آمریکا تبدیل میکرد.
افزایش 100 درصدی صادرات نفت روسیه به ترکیه بعد از اعمال تحریمهای غرب و افزایش واردات کالا و تجهیزات از ترکیه از نمونههای بازارسازی نفت با روش تجارت سربهسر است.
تسری Spillover: در این سیاست، کشور صادرکننده نفت از یک مزیت غیرنفتی خود در همکاری با کشور واردکننده، برای افزایش صادرات نفت به آن کشور استفاده میکند. به عنوان مثال، کشور هند همکاری گسترده نظامی با روسیه دارد و روسها از این ابزار برای جایگزینی بازار هند با اروپا برای صادرات نفت استفاده کرده است.
تا پیش از جنگ اوکراین، روسها حدود 2 میلیون بشکه نفت به اروپا از مسیر دریا صادرات میکردند که از دسامبر سال گذشته و با آغاز تحریمهای نفتی غرب این عدد به صفر رسیده و تماما به سمت بازار هند منحرف شده است.
وام نفت Loan for oil: در این روش، بازپرداخت سرمایهگذاری انجام شده در ایران، با صادرات نفت به کشور سرمایهگذار تسویه میشود. بدین ترتیب در صورت اعمال تحریم، کشور سرمایهگذار به خرید نفت از ایران ادامه میدهد و انگیزه لازم برای دور زدن تحریم و یا بیاثرسازی آن به همراه ایران را دارد.
مشابه این راهبرد در مورد توسعه میادین غرب کارون توسط چینیها و بازپرداخت پول آنها با نفت در دوران تحریم اول انجام شده است. اخیرا نیز رسانهها از قرارداد 2.7 میلیارد دلاری ایران و چین برای توسعه فرودگاه امام خمینی توسط چین در برابر نفت ایران خبر دادهاند.
طبیعی است که اگر کشورهای صادرکننده نفت، سیاستهای بازارسازی را قبل از اعمال تکانههای خارجی همچون تحریم پیادهسازی کرده باشند، آسیبپذیری بسیار کمتری در بازار نفت خواهند داشت. البته اجرای این راهکارها در شرایط تحریمی نیز امکانپذیر است و ایران میتواند با همکاری ذیل منافع مشترک با کشورهای مختلف صادرات نفت خود را افزایش دهد، طبیعی است که در این حالت کار کمی سختتر خواهد شد.
پایان پیام/
منبع: خبرگزاری فارسمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: پالایشگاه های فراسرزمینی مواجهه با تحریم نفتی سیاست های بازارسازی کشور صادرکننده نفت بازارسازی نفت صادرات نفت ایران جریان صادرات نفت تکانه های خارجی کشور واردکننده فروش نفت ایران دور زدن تحریم عنوان مثال نفت ایران صادرات نفت نفت ایران اعمال تحریم خروج آمریکا میلیون بشکه اجرای برجام عنوان یک هزار بشکه بازار نفت سیاست ها طبق آمار تحریم ها نفت خود دو کشور سربه سر یک کشور آن کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۰۴۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران تحریمناپذیر است؟
ایران تحریمناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیسجمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندیهای صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سالهای گذشته توانستهاند با نوآوری و ابتکارهای خاص علاوه بر تامین نیازهای ضروری کشور، دریچههای صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیسجمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندیهای صادراتی گواه تحریمناپذیربودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشاندهنده آن است که طرحهای شیطانی منزویکردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»
رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاوردها و توانمندیهای جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریمها و تهدیدها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز میتوانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را میتوان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشتساز سالهای اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریمهای یکجانبه و حداکثری گمان میکردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، میتوانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سالهای اخیر نشانگر شکست ابرتحریمهایی است که به گمان تحلیلگران بینالمللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.
هدفگذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت
برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشارهای تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم میتواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم میتواند فرصت باشد. میتواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آوردهایم. باهوشهای آمریکاییها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران بهکلی از نفت منقطع نشود، چون میرود بهکلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.
ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم
به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشارهای تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریمهای نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال میشد که قطع کامل درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوبهای داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواستههای نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سالهای سخت تحمل فشارهای بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهرهگیری از توان داخلی و ایجاد فرصتهای جدید نیازهای فوری را برطرف کند.
برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبردهای جدید نهتنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان میدهد در برخی از حوزهها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعدادهایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمیشد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خامفروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیبهایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامههای توسعه و سند چشمانداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محرومماندن کشور از درآمدهای ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژیهای جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمارها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریمهای یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. بهعلاوه در دیگر شاخصهای کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاستگذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوکهای وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریمها، همان مصیبت تکمحصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالشهای بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.
تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد
در این میان، تغییر ریل سیاستگذاری و تنوعبخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربهگیر تحریمها باشد، ضمن اینکه روند بودجهنویسی در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمدهای نفتی از بودجه بسیار کمتر از سالهای قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایههای مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسبوکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن میدانستند، توانسته دیوار بلند تحریمها را از سر راه بردارد.
ضمن آنکه نمیتوان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کماهمیتترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهرهگیری از دانش متخصصان داخلی میتوان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکرهای پیدا نشده و نخواهد شد. میتوان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطعکردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمیها میتواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویتهای کشور قرار گرفته است.
روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشارها
در کتاب «تحریمها چطور کار میکند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشورها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریمهای ایالات متحده را تغییر داد. تحریمهای اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریمها همچنین موجب قطع ارتباط بانکهای ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بینالمللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریمها با آنچه تشکیلات محافظهکار جنگطلب آمریکا پیشبینی میکردند فاصله زیادی داشته است. بهطور قطع، تحریمها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیامهای تودهای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.
انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. بهرغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوارها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارتخارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریمهای هستهای علیه ایران شناخته میشود، با اشاره به پیشبینیهای نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظرهای گستردهای از مقامهای ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده میشد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگیهای سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامیهای استثنایی در آن دیده نمیشود.»
در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانهای از جدایی نیروهای امنیتی از آن دیده نمیشود.» نفیو در کتاب «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» مینویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیتهای تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش میتواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبردهایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشورهایی که در معرض تحریم قرار میگیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت میکنند.»
ایران در برابر تحریم واکسینه شده است
یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر تصریح کرد که تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکتهای غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکتهای غربی را شاکی کرده است.
«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی مینویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار میگیریم، فرقی هم نمیکند که روسایجمهورش خوب، بد یا حتی خوابآلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه میدهد.» والوری در گزارش خود نتیجهگیری کرده است: «تحریمها و محدودیتهای یکجانبه برخی کشورهای غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکتهای غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکتهای اسپانیایی را شاکی کرده است.
این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریمها، جایگزینهایی برای شرکتهای غربی پیدا کرده و از کشورهای دیگر کالا میخرد، اما بحران اقتصادی در کشورهای اروپایی باعث شده است که شرکتهای اروپایی از تصمیمهای سیاسی برخی دولتهای اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»
آگاته دمارایس، دانشآموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازهترین کتاب خود تشریح میکند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای میگذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بیرویه از تحریم مانند استفاده بیرویه از آنتیبیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن میشود و مقاومتها نسبت به آن را افزایش میدهد. در صورت عدمرعایت این پنج عامل، کشورهای تحریمشونده با تدابیری که میاندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکههای مالی مستقل، کار خود را پیش میبرند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه میکند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشورهای تحت تحریم به سه طریق میتوانند تحریمهای آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها میتوانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.
در وهله دوم، آنها میتوانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راهحل را از طریق راهاندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یکصدم شبکه سوئیفت میرسد. درنهایت رمزارز بانکهای مرکزی آخرین ابزاری است که کشورهای تحریمشده میتوانند از آن استفاده کنند.
مسیر خنثیسازی کامل تحریمها چیست؟
در یکجمعبندی کلی میتوان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که میتوان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سالهای آینده خوشبین بود.
در واقع اگر کجرویهای مزمن گذشته نظیر خامفروشی منابع و ثروتهای بیننسلی، ولنگاری نظام بانکی و بیتوجهی به بخشهای مولد برطرف شود، این انتظار واقعبینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.
گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویرانکردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهمترین محورهای پیگیریشده در دولت سیزدهم برای خنثیسازی کامل تحریم را هم میتوان در این محورها جستوجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیمگیری و اجرایی دنبال شود:
- رفع ناترازیهای موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوقهای بازنشستگی
- تقویت بازارهای صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیههای منطقهای و جهانی اوراسیا و بریکس
- تقویت اقتصاد دانشبنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان
- کنترل جدی بازارهای دارایی و حذف انگیزههای سفتهبازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز
– تقویت روابط تجاری با کشورهای همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قراردادهای دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده
- مقابله با ابرچالش کمآبی و احیای محیطزیست
- بهبود محیط کسبوکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد
- پیگیری مبارزه با جریانهای مافیایی و ذینفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.
جغرافیای اقتصادی ایران تحریمناپذیر است
یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریمناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیجفارس دارای تفاوتهای بسیاری هستیم، چراکه این کشورها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیازهای داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»
علی حیاتنیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریمها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشورهای جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگیهایی نمیتوان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریمها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیاتنیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیبپذیر میتوان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»
منبع: شهروند
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی